سلام.خوبی؟ دیشب یه خوابی دیدم کمی ترسیدم دلم نیومد نگم بهت.اگه اعتقاد داری حتما یه صدقه بده.
با هم توی یه جمعی نشسته بودیم،یه سبز پوشی اومد روی سر همه دست کشید غیر ازتو.بهش گفتم چرا رو سر این دست نکشیدی؟ گفت:این رو زخمم نمک پاشید. گفتم شما کی هستید؟
اشک تو چشماش جمع شد و گفت:من خیارم!!! (((ترسیدی نه؟)))